وقتی که یک بازی مناسب حال من نیست

چند شب قبل بود که سونی در یک رویداد State of Play به طور مفصل از ویژگی‌های نسخه جدید Final Fantasy 7 صحبت کرد. من که مشغول استریم کردن بودم، با نمایش هر یک از سکانس‌های خاطره انگیز بازی، بیشتر هیجان‌زده می‌شدم و این موضوع از واکنش‌هایم به راحتی قابل تشخیص بود. در انتهای نمایش، خبر عرضه نسخه دموی بازی آمد و من که چشمانم از هیجان می‌درخشیدند، با خوشحالی دمو را دانلود کردم. با این حال زمانی که بازی شروع شد و نیم ساعت از آن گذشت، حس عجیبی در من به وجود آمد که مدت‌ها تجربه‌اش نکرده بودم: چرا این بازی مناسب روحیه حال حاضر من نیست؟!

<!–

–>

برگردیم به چند سال قبل و هنگامی که انحصاری‌های پلی‌استیشن ۴ از در و دیوار می‌ریختند و معمولا هم آثار قابل توجهی از آب در می‌آمدند. به یاد دارم که آن زمان نسخه ریبوت Ratchet and Clank تازه منتشر شده بود و من هم تصمیم گرفتم تا به سراغش بروم. برخورد اول با این بازی اصلا چیزی نبود که انتظارش را داشتم و به همین دلیل به سرعت آن را کنار گذاشتم. احساس می‌کردم الان از لحاظ روحی به آثار شاد و شلوغ نیاز ندارم و این بازی نمی‌تواند نیازهایم را بر طرف کند. فکر می‌کنم که یک سال و نیم از آن ماجرا گذشت و هنگام عید تجربه‌اش کردم که خیلی هم چسبید.

 وقتی که یک بازی مناسب حال من نیست - ویجیاتو وقتی که یک بازی مناسب حال من نیست - ویجیاتو

آن زمان به این نتیجه رسیدم که هر بازی را باید در زمان خودش بازی کرد. اشتباه نکنید؛ زمان خودش یعنی وقتی که از لحاظ ذهنی آمادگی پذیرش محتوای آن را داشته باشید. آیا Ratchet and Clank بازی بدی است؟ خیر! آیا این بازی در ژانری ساخته شده بود که به آن علاقه‌ای نداشتم؟ باز هم خیر! پس چرا همان لحظه نباید از تجربه‌اش لذت ببرم؟

در واقع همان‌طور که فیلم دیدن شرایط خاص خود را می‌طلبد، بازی کردن هم از چنین قاعده‌ای تبعیت می‌کند. زمانی پیش می‌آید که در جمع بین دوستانتان نشسته‌اید و شاید تمرکز کافی را نداشته باشید. در این شرایط شاید یک بازی مانند Spider-Man 2 انتخاب مناسبی به نظر نرسد و نه تنها شما، بلکه جمع اطرافتان هم ظرفیت پذیرش آن را نداشته باشد اما آیا این بازی برای خیل عظیمی از گیمرها ساخته نشده و احتمالا شما هم در خلوت خودتان از آن لذت نمی‌برید؟ در این شرایط شاید انتخاب یک بازی ورزشی مثل FC 24 گزینه منطقی‌تری به نظر برسد و جمع هم از آن استقبال کند.

شبی که فاینال فانتزی را تجربه کردم، می‌دانستم که همه چیز سر جایش قرار دارد و با یک بازی بسیار خوب روبه‌رو هستم ولی از ته دل می‌خواستم تا هر چه زودتر دمو به اتمام برسد. نیاز این روزهای من بازی‌های سبک‌تر با دنیای کوچک‌تر است که بتوانم در یک فضای کاملا خطی و به دور از هرگونه کارهای اضافه، یک عنوان جمع و جور را بازی کنم و بعدها به سراغ فاینال فانتزی بروم. به نظرم شاید بد نباشد که شما هم گاهی اوقات به خودتان فرصت دهید و یک مقدار صبر کنید. قرار نیست همه بازی‌ها در همان لحظه حال شما را بهتر کنند و برایتان مناسب باشند. گاهی اوقات فاصله گرفتن می‌تواند گزینه بهتری باشد یا حتی شاید مطالعه بیشتر در مورد ویژگی‌های یک بازی، باعث شود تا در تصمیم گیری خود تجدید نظر کنید.

حداقل در مورد من، در لحظه یک چیز روشن است و آن هم عدم خرید فاینال فانتزی با قیمت کامل؛ زیرا می‌دانم که هنگام عرضه امکان ندارد بازیش کنم و آن را کنار خواهم گذاشت. چند روز بعد از این اتفاق بود که مسعود تیموری با یک پیشنهاد جالب به سراغم آمد: نقد و بررسی بازی Persona 3: Reload. فکر کنم نمی‌توانم از سرنوشت فرار کنم؛ ۱۰۰ ساعت گیم‌پلی و منی که از چاله در آمدم و درون چاه افتادم.

Adblock test (Why?)

لینک منبع


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.