۵ داستان تاریک از کمیک‌ها که جایی در دنیای سینمایی مارول ندارند

بیش‌تر در دنیای سینمایی مارول می‌بینیم که اعضای اونجرز دور هم گرد می‌آیند، آماده‌ی نبرد می‌شوند و سپس آغاز می‌کنند به روانه کردن مشت، لگد و جنگ‌افزارهایشان سمت دشمنان. حتی فیلم‌هایی همچون Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame که جزو تاریک‌ترین فیلم‌های دنیای سینمایی مارول به شمار می‌آیند هنوز هم به طور کلی حال و هوایی روشن دارند.

<!–

–>

ولی دنیای کمیک‌های مارول نسبت به دنیای سینمایی‌اش تفاوت‌هایی دارد. در کمیک‌ها شاهد داستان‌هایی هستیم که شهرها نابود می‌شوند، دنیا به طرز بازگشت‌ناپذیری تغییر می‌کند و قهرمانان نیز از نظر روحی و ذهنی آسیب می‌بینند. این نوشتار نگاهی به ۵ داستان تاریک از دنیای کمیک‌هی مارول می اندازد که جایی در دنیای سینمایی ندارند.


تانوس پیروز می‌شود

کاور کمیک Thanos Wins (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)کاور کمیک Thanos Wins (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور کمیک Thanos Wins (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)

در فیلم‌های Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame تماشا کردیم که اعضای اونجرز و هم‌پیمانانشان در برابر تانوس قرار گرفتند و هر چند با شماری قربانی ولی در پایان توانستند جلویش را بگیرند. ولی پرسشی که پیش می‌آید این است اگر تانوس پیروز میدان می‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد؟ همین ایده باعث پدیدآمدن داستان Thanos Wins شد.

تانوس یکی از بزرگ‌ترین ویلن‌های دنیای مارول به شمار می‌آیند که می‌خواهد نیمی از جمعیت کل هستی را از بین ببرد. در حالی که تانوس دنیای سینمایی دلیلی نه چندان خردمندانه برای این کار دارد اما تانوس کمیک‌ها منطقی‌ترین دلیل (از دیدگاه خودش) برای این کار را دارد و آن مرگ است! مرگ در دنیای مارول زنی‌ست که تایتان دیوانه به او دل باخته و برای بودن با او به هر کاری دست می‌زند؛ حتی اگر نیاز باشد کل دنیای را نابود کند. همانند همان کاری که در Thanos Wins انجام می‌دهد.

در این ماجرا با تانوسی همراه می‌شویم که به آینده تلپورت می‌شود و با پادشاه تانوس دیدار می‌کند که از او درخواست کمک دارد. تانوس جوان می‌فهمد که تانوس پیر کم و بیش همه‌ی موجودات جهان را کشته و حتی از سر گالاکتوس برای خود یک تخت پادشاهی ساخته است. تنها کسانی که بازمانده‌اند یک نگارش از گوست رایدر است که پیش‌تر به عنوان فرانک کسل شناخته می‌شد و هالکی وحشی که تانوس او را به عنوان حیوان دست‌آموز نزد خوشد نگه می‌دارد.

تانوس جوان به این دنیا احضار شده است تا برای شکست دادن سیلور سرفر کمک کند؛ کسی که با میولنیر به سراغ دو تانوس می‌آید. هر چند اوضاع اصلاً برای سیلور سرفر خوب پیش نمی‌رود.

شاید گمان کنید این بهترین آینده‌ای‌ست که تانوس جوان می‌تواند برای خودش تصور کند ولی برای او این آینده بیش‌تر شبیه یک کابوس بود. این که به میزانی ناتوان شوی تا محتاج کمک دیگری شوی سوزآورترین چیزی است که تیتان دیوانه می‌تواند در ذهن خود تصویرسازی کند.

بنابراین او به زمان خود باز می‌گردد و نهایت تلاشش را می‌کند تا مطمئن شود هرگز چنین آینده‌ای رقم نمی‌خورد. حتی با وجود این که تانوس تبدیل به واپسین موجود زنده‌ی دنیا می‌شود و همه را از بین می‌برد اما باز هم این اندیشه را دارد تا کار خود را بهتر انجام دهد.


مطلب پیشنهادی:۹ همتای شخصیت‌های Invincible در دی‌سی و مارولپارودی شخصیت‌های سرشناس
۹ همتای شخصیت‌های Invincible در دی‌سی و مارول۹ همتای شخصیت‌های Invincible در دی‌سی و مارول

اونجرز یکدیگر را نابود می‌کنند و یکی از بهترین‌ها کشته می‌شود

کاور شماره‌ی ۱ کمیک 
Ultimate Avengers vs. New Ultimates (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)کاور شماره‌ی ۱ کمیک 
Ultimate Avengers vs. New Ultimates (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور شماره‌ی ۱ کمیک
Ultimate Avengers vs. New Ultimates (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)

زمانی که اونجرز برای نخستین بار در دنیای آلتیمیت دور هم گرد آمدند، خودشان را آلتیمیتز (The Ultimates) نامیدند ولی در پایان این گروه از هم سوا شد و پیامد آن پدیدآمدن یک تیم پنهان دیگر بود. اعضای این تیم تازه کاراکترهایی همچون پانیشر، بلید و کاپیتان آمریکایی بی‌رحم بودند و نیک فیوری رهبری‌شان را بر دوش داشت. این گروه جدید خودشان را اونجرز می‌نامیدند که نسبت به اونجرز بنیادین مارولی نامی مناسب‌تر برایشان بود.

باز هم این اونجرز تازه از هم جدا شدند و دو گروه نیو آلتیمیتز (New Ultimates) و اونجرز را تشکیل دادند. این دو گروه نیز نهایتاً با یکدیگر شروع به جنگیدن کردند. در هر حال چنین چیزی یکی از موارد رایج در دنیای کمیک‌ها به شمار می‌آید.

معمولاٌ انتظار داریم چنین درگیری‌هایی با یک سری زد و خورد و بحث و جدل به پایان برسد اما این درگیری یک قربانی بسیار برجسته داشت. در حالی که کاپیتان آمریکا روی یک پل در حال مبارزه با نیک فیوری است، اسپایدرمن با تارهایش تاب می‌خورد و به صحنه نزدیک می‌شود تا بتواند کمکی باشد. در همین حین است که اسپایدر-سنس او فعال می‌شود، خودش را به سوی کاپیتان آمریکا پرتاب می‌کند و گلوله‌ی یک تفنگ تک تیرانداز پهلوی او را می‌شکافد.

کسی که این شلیک را انجام داده پانیشر است و او به میزانی از کار خود دچار وحشت می‌شود که تلاش می‌کند خودش را بکشد؛ هر چند جان سالم به در می‌برد. در ادامه وار ماشین باعث انفجار پل می‌شود و دیگران باز با هم درگیر می‌شوند. البته همه به جز مرد عنکبوتی.

اسپایدی متوجه می‌شود گرین گابلین (یکی از ویلن‌های اسپایدرمن که در دنیای آلتیمیت هیولایی نیرومند، آتش‌افروز و غیرقابل کشتن است) در حال حرکت به سمت خانواده‌اش به قصد نابودیشان است. با وجود این که اسپایدرمن زخمی شده است و اونجرز هنوز با یکدیگر درگیر هستند، او به سراغ مبارزه با گرین گابلین می‌رود. در پایان ولی مرد عنکبوتی کشته می‌شود.شاید چنین درگیری‌ای یک مورد عادی در دنیای کمیک‌ها به حساب آید اما مرگ یک ابرقهرمان نوجوان را هر روز نمی‌توان در داستان‌ها دید.

قهرمانان سرشناس به شکلی ترسناک و بی‌رحمانه کشته می‌شوند

کاور کمیک Ultimatum (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)کاور کمیک Ultimatum (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور کمیک Ultimatum (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)

Ultimatum نه تنها یکی از تاریک‌ترین داستان‌های اونجرز است، بلکه یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها در کل دنیای کمیک به شمار می‌آید. یک داستان دیگر از دنیای آلتیمیت که در آن مگنیتو فرزندانش را از دست‌داده ولی میولنیر را به دست آورده است.

مگنیتو با استفاده از پتک ثور و توانایی کنترل مغناطیس خودش، جای قطب‌های مغناطیسی زمین را عوض می‌کند و باعث بروز سونامی‌هایی می‌شود که تعدادی از شهرهای بزرگ دنیا همانند شهر نیویورک را نابود می‌کنند. و حدس بزنید چه کسانی در نیویورک سیتی زندگی می‌کنند؟ کم و بیش همه‌ی قهرمانان مارول!

لیست قربانیان اولتیماتوم بسیار طولانی‌ست و امثال نایت‌کرالر، بیست، دزلر و دردویل را می‌توان بین آن‌ها دید. البته فقط داریم در مورد موج نخست سخن می‌گوییم و اوضاع بدتر و بدتر می‌شود. مگنیتو پنهانی با ویلن‌های دیگری همانند بلاب (Blob) کار می‌کند که از اوضاعِ هرج و مرج گونه‌ی دنیا نهایت استفاده را می‌کند و خب… واسپ را می‌خورد! انت-من پس از دیدن این مرگ، تبدیل به جاینت-من می‌شود و همان بلایی که بلاب سر واسپ آورد را روی خودش پیاده می‌کند.

مرگ‌ها همین‌گونه ادامه پیدا می‌کنند. دورمامو سر دکتر استرینج را مثل یک انگور له می‌کند. ولوورین تجزیه می‌شود. سر مگینتو به دست سایکلاپسی منفجر می‌شود که در انتها همین بلا سر خودش می‌آید. بعد از تمام رخدادهای پیش‌آمده اما دکتر دووم جان سالم به در می‌برد. تینگ هم با دانستن این موضوع که دکتر دووم جرقه وقایع آغاز Ultimatum را زده است، سری به لاتوریا (Latveria) می‌زند.

این داستان یکی از تاریک‌ترین روایت‌هایی‌است که می‌توانید از اونجرز بخوانید. در پایان نه قهرمان‌ها پیروز شدند، نه ویلن‌ها و همه یا باز بین رفتند یا از نظر فیزیکی و روحی آسیب جدی دیدند.

دنیای مارول واقع‌گرایانه می‌شود

کاور شماره‌ی ۱ کمیک Ruins  (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)کاور شماره‌ی ۱ کمیک Ruins  (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور شماره‌ی ۱ کمیک Ruins (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)

زمانی کرت بوسیک و الکس راس کمیکی به نام Marvels آفریدند که داستان دنیای مارول را از دید یک خبرنگار روایت می‌کرد. او کسی بود که در رویدادهای دنیای مارول حضور داشت و همه‌چیز را به چشم خود دید. ولی کمیکی دیگری به نام Ruins نیز وجود دارد. هر دوی این کمیک‌ها کم و بیش یک داستان را بازگو می‌کنند با این تفاوت که کمیک اول یک اثر زیباست و دومی… همانند لکه‌های سیاهی روی صفحه‌ی سفید دنیای مارول نمایان است.

همه می‌دانیم که به وقوع پیوستن داستان‌های دنیای مارول در دنیای راستین ممکن نیست اما Ruins نشان می‌دهد اگر قرار بود اتفاقات آن دنیا در دنیای م» بیفتد چه حوادث وحشتناکی را به چشم می‌دیدیدم.

کاپیتان مار-ول بر اثر سرطان در حال مرگ است و در عین حال در یک کمپ تحت بازداشت قرار دارد. پیتر پارکر هم یک استاکر رادیواکتیوی مبتلا به سرطان است. جهش‌یافته‌ها به دست کینگ‌پین زندانی شده‌اند که یک فکر بکر برای استفاده از توانایی‌های آن‌ها دارد: نابود کردن اعضای بدن‌شان! سایکلاپس باید با چشم‌هایش خداحافظی کند و هر ذهن‌خوان روی کره‌ی زمین با عمل جراحی جداسازی مغز مواجه می‌شود.

اوضاع برای بروس بنر نیز بسیار سخت است. پرتوهای گاما در دنیای معمولی مارول او را تبدیل به یک هیولای سبز رنگ کردند ولی در این دنیا هالک یک توده از گوشت و استخوان وحشتناک است. ولوورین هم چندان خوش شانس نیست و به خاطر واکنش بد بدنش نسبت به آدامانتیوم، پوست او به صورت تکه‌تکه در حال جدا شدن است.

اونجرز نیز در این دنیا هستند. به شکل یک گروه تروریستی که در همان آغاز داستان می‌میرند. جانی بلیز خودش را مشتعل می‌کند و می‌میرد. پروفسور ایکس شخصیتی شیطانی و پلید است که کنترل دنیا را در دست دارد. ثور در جایگاه رهبر یک فرقه‌ی مذهبیِ تحت تأثیر مواد مخدر قرار دارد. هاکای اعدام، بلک پنتر زندانی و باکی آدم‌خوار شده است.

این دنیا نه تنها پایان خط برای اونجرز است، بلکه آخر خطی برای همه‌ی دنیای مارول و تمام قهرمانان آن به شمار می‌آید. حتی خود خبرنگار هم بعد از این که از طریق اسپایدرمن سرطان می‌گیرد، تنها در یک کوچه از دنیا می‌رود.


مطلب پیشنهادی:کوییز ۴۵ ویجیاتو؛ چقدر با دنیای مارول آشنا هستید؟ایونت مارولی این هفته رو از دست ندید!
کوییز ۴۵ ویجیاتو؛ چقدر با دنیای مارول آشنا هستید؟کوییز ۴۵ ویجیاتو؛ چقدر با دنیای مارول آشنا هستید؟

«قهرمانان» یک دنیا را نابود می‌کنند تا دنیای خودشان را نجات دهند

کاور شماره‌ی ۱ کمیک The New Avengers: Illuminati (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)کاور شماره‌ی ۱ کمیک The New Avengers: Illuminati (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)
کاور شماره‌ی ۱ کمیک The New Avengers: Illuminati (برای دیدن سایز کامل روی تصویر تپ/کلیک کنید)

هنگامی که درباره‌ی گروهی با نام ایلومیناتی می‌شنوید، به فکر افرادی نمی‌افتید که وقتی در یک ساختمان آتش‌گرفته گیر افتادید به کمکتان بیایند. احتمالاً به جایش یک عده از اشخاص ویژه را تصور می‌کنید که سرنوشت دنیا را از دالان‌های تاریک تصمیم می‌گیرند و تلاش در به کنترل گرفتن همه‌ی آدم‌های دنیا را دارند.

گروه ایلومیناتیِ دنیای مارول هم دقیقاً همچین موردی‌ست؛ به جز این که اعضای آن را نابغه‌هایی همچون رید ریچارد، تونی استارک، بلک پنتر، نیمور، بیست و چند کاراکتر از این دست تشکیل می‌دهند. قرار است این‌ها یک جورهایی «آدم خوب‌ها» باشند.

این داستان با کمیک The New Avengers شروع می‌شود. این قهرمانان متوجه می‌شوند چند جهان موازی در حال ترکیب با یکدیگر هستند و «زمین بنیادین» مرکز یورش قرار گرفته است. به این صورت که یک زمین دیگر در آسمان پدید می‌آید و به آرامی با زمین اصلی برخورد می‌کند که باعث نابودی هر دو دنیا می‌شود.

جز این که… اونجرز این جا هستند و جلویش را می‌گیرند، نه؟ تنها ایراد کار این جا است که ایلومیناتی برای مدتی طولانی برنامه‌های خود را به دیگر اعضای اونجرز نمی‌گویند؛ چون سعی دارند خودشان دنیا را نجات دهند.

نهایتاً نمایان می‌شود نقشه‌های آن‌ها برای نجات دنیا چندان هم «خوب» نیست. در یک مورد آن‌ها اجازه می‌دهند تا گالاکتوس یک سیاره دیگر را ببلعد. در مورد دیگر استیون استرنج تبدیل به یک شیطان می‌شود و همه‌ی قهرمانان زمین دیگر (که شباهتی به جاستیس لیگ نیز دارند) را می‌کشد. بعد از آن هم نیمور یک بمب را روی زمین دیگر منفجر می‌کند که نتیجه‌اش می‌شود نابودی آن زمین و هر آن چه رویش قرار دارد.

در یک پیچش جالب داستان، مشخص می‌شود که این هجوم توقف‌ناپذیر است؛ یعنی تمام تصمیمات تاریک و بدی که ایلومیناتی و بقیه قهرمانان برای نابودی زمین‌های دیگر گرفتند به خاطر هیچ بود.

در همین حال کاپیتان آمریکا (که دوره‌ای با ایلومیناتی کار می‌کرد اما زمانی که جلوی برنامه‌هایشان می‌ایستد تصمیم می‌گیرند تا حافظه‌اش را پاک کنند) می‌بیند که اونجرز و افراد بازمانده از سازمان شیلد هنوز به او وفادارند. او آغاز به شکار ایلومیناتی می‌کند که اکنون با تانوس همکاری می‌کنند. داستان با درگیری کاپیتان آمریکا و تونی استارک که تا سر حد مرگ ادامه پیدا می‌کند به پایان می‌رسد؛ آن هم در حالی که دو دنیای موازی نهایی به اتمام می‌رسند.

Adblock test (Why?)

لینک منبع


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.