۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم

بعد از انتشار جنجال‌ برانگیز بازی Suicide Squad، میان گیمرها دو دستگی به وجود آمد و با وجود این که عده‌ای از کلیت بازی و البته داستان آن لذت‌ بردند، عده‌ای دیگر اعتقاد دارند که سویساید اسکواد یکی از بدترین بازی‌های ابرقهرمانی ساخته شده تا به امروز است.

<!–

–>

از همین رو، امروز تصمیم گرفتیم تا نگاهی به داستان و دنیای Suicide Squad بیندازیم و ۵ نکته که از بازی دوست داریم و ۵ نکته که باعث شد از آن ناامید شویم را با هم بررسی کنیم. با ویجیاتو همراه باشید.

(این مقاله ممکن است نکات مهمی از داستان بازی را اسپویل کند)

۱- ایستراگ‌ها و اشارات کامیکی متعدد (دوست داریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

یکی از نقاط قوت سری آرکام، وجود ایستراگ‌ها و اشارات داستانی مهمی به جهان کامیک و حتی انیمیشن سریالی بتمن در دهه ۹۰ بود. از آن جا که سویساید اسکواد هم در همین جهان که به اسم آرکام‌ورس شناخته میشود در جریان است، ابدا بعید نبود که این روند ادامه پیدا کند.

از بین این موارد می‌شود به تصویر هال جردن (Hal Jordan) و والی وست (Wally West) به عنوان فانوس‌ سبز و فلش در زمین-۲، جنازه کایت‌من بخت برگشته روی یکی از دیوار‌های شهر و البته هنرهای خیابانی و تصاویر جالبی از بلک‌ مانتا، پیس میکر و دیگر کاراکتر‌های آشنا و ناآشنای‌ دی‌سی اشاره کرد.

البته که ملاقات با کاراکتر‌های درجه چندمی چون توی‌من و گیمزو هم در بازی خالی از لطف نیست که اگرچه حضور چندان پررنگی ندارند، اما حس و حالی دوست‌داشتنی برای مخاطبین کامیک‌های دی‌سی به ارمغان می‌آورند.

۱- پایبند نبودن به آرکام‌ورس و حفره‌های داستانی بتمن جدید (دوست نداریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

آرکام‌ورس توانست تا با ارائه یک دنیای تاریک، بتمنی خشن و خون سرد و البته ابرشرورهایی مجنون‌تر از همیشه، داستانی تاریک و تراژدیک را تعریف کند و همین باعث شد که طرفداران بسیاری به تحسین سری آرکام بپردازند.

متاسفانه سویساید اسکواد با وجود آن که با ساخت مناطقی چون موزه آرکام در بازی سعی کرده به میراث خود احترام بگذارد، در نهایت با طی کردن یک روند نادرست تمام میراث خود را به نابودی کشانده است. ما در نسخه قبل بتمنی را دیدیم که بعد از آن که آخرین ماموریتش را به پایان رساند، عمارت وین را نابود کرد و بعد از آن دیگر هیچ کس او را ندید. در نهایت اما از پایان‌بندی بازی این‌طور فهمیدیم که گویا بتمن نمرده و احتمالا با استفاده از گاز مترسک به شکار جنایتکاران می‌پردازد.

در سویساید اسکواد اما داستان طور دیگری پیش رفته و به نظر بتمن بعد از آن که عمارت را نابود کرده، با سوپرمن آشنا شده و با کمک او، لیگ عدالت را تشکیل داده است. بروس بعد این ماجرا با هویت افشا شده‌اش به این تیم کمک می‌کند و تکنولوژی‌های تولید شده توسط کمپانی وین را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. اولین مشکل این اتفاق آن‌ جایی است که می‌دانیم بتمن یک شخصیت کاملا فانی و انسانی است و قدرت فرابشری خاصی ندارد. هویت مخفی بتمن باعث شده تا بتواند به صورت مخفیانه با جنایتکاران مبارزه کند و در حال حاضر که هویت خود را افشا کرده، چه دلیلی وجود دارد که ابرشرورها به راحتی او و کمپانی وین را نابود نکنند؟

مشکل دوم آن است شخصیتی که توسط بتمن به تصویر کشیده شده، هیچ شباهتی با بتمنی که در سه‌گانه آرکام دیدیم ندارد. برای مثال، شاهد عملکرد هوشمندانه‌ای از او در طول مسیر نیستیم و اگرچه که ذهنش توسط برینیاک مسموم شده، اما این بتمن جدید علاوه بر کاراکتر پلیدی که از خود به نمایش‌ گذاشته، بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی‌اش را از دست داده و به صورت خلاصه بسیار ضعیف و شکننده به نظر می‌رسد.

بتمنی که همیشه با سکوت و طمانینه به شکار شرورها می‌پرداخت، حال در عقب میدان می‌ایستد و گاهی از بالای پشت‌‌بام خانه‌ها شما را تعقیب می‌کند و از پشت بیسیم بارها و بارها شما را تهدید کرده و جملات کودکانه‌ای را تکرار می‌کند، اما جز یک مورد خاص به شما حمله‌ور نمی‌شد و صرفا ارتش برینیاک را برای شکارتان اعزام می‌کند و حتی در پایان‌بندی بازی، این شما هستید که به غار او می‌روید تا دستگیرش کنید و جانش را بگیرید.

متاسفانه این باگ داستانی تنها به شخصیت بروس محدود نیست و بت‌ فمیلی هم کم و بیش درگیر این ماجرا هستند. در بخش انتهایی بازی و در جایی که وصیت بتمن پخش می‌شود، لباس خونی رابین را می‌بینیم که نشان‌‌دهنده این است که بتمن تمام اعضای خانواده‌اش را کشته. در کامیک‌ها معمولا اعضای بت فمیلی هستند که در شرایط وخیم و مواقعی که بروس کنترلش را از دست داده برنامه‌ریزی می‌کنند تا او را از پای درآورده و نجاتش دهند. حال ما رابین، نایتوینگ و حتی ردهودی را در سری آرکام دید‌ه‌ایم که این پتانسیل را داشته‌اند تا خودشان اوضاع را سامان دهند و این قضیه که بتمن این افراد را به راحتی کشته و از آن سو جوخه به راحتی او را می‌کشد پارادوکس عجیبی ایجاد می‌کند.

در این بین هم بد نیست به پایان‌بندی داستان بتمن در بازی اشاره کنیم که به بدترین شکل ممکن اتفاق می‌افتد. البته کلیت این که بتمن کشته می‌شود به نظرم ایده بدی نیست و بارها هم در کامیک‌های مختلف شاهد مرگ این شخصیت به شکل درستی بوده‌ایم. هر ایده‌ای اگر به شکل درستی اجرا شود می‌تواند موفق و جذاب ظاهر شود و بتمن خسته‌ای که در سری آرکام دیدیم لایق رسیدن به آرامش بود؛ اما شکنجه‌ شدنش توسط لوتر، داد و فریاد‌های او از روی ترس و البته درد یک آمپول و نهایتا شلیک‌ نه‌چندان تراژدیک هارلی به سر بتمن به هنگامی که هیچ توانی در بدنش ندارد و صرفا یک لبخند شیطانی روی صورتش است، قطعا برای طرفدارانی که ساعت‌ها پای سری آرکام وقت گذاشته‌اند خوشایند نخواهد بود.

تمامی این موارد نشان می‌دهد که شخصیت و داستان بتمنی که راکستدی در طول سالیان سال خلق کرده و در ادامه‌اش بازیکن‌ها با شرکت در کامیونیتی‌های مختلف و ارائه تئوری‌های جذابشان به آن شاخه و برگ بخشیدند، به راحتی در طی یک داستان حدودا هفت یا هشت ساعته پایمال شده‌ است.

۲- معرفی سطح جدیدی از طراحی چهره و القای احساسات کاراکترها (دوست داریم)

Suicide Squad: Kill the Justice LeagueSuicide Squad: Kill the Justice League

یکی از نکاتی که از همان ابتدا بسیاری را به خود جذب کرد، طراحی چهره فوق‌العاده شخصیت‌های بازی بود که به شخصه کمتر در بازی‌های ویدیویی دیده بودم. این که بتوان از روی ظاهر شخصیت‌های بازی احساسات درونیشان را حدس زد و آن‌ها را باور کرد، اتفاق کم‌یابی در دنیای ویدیوگیم است. شاید اتفاق مذکور انقلاب بزرگی در دنیای ویدیوگیم نباشد، اما استاندارد طراحی چهره، سینک بودن لب شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها و البته خلق لحظات احساسی توسط شخصیت‌ها را در نسل نهم به خوبی نشان می‌دهد.

برای مثال هارلی‌کویین شخصیت پیچیده‌ای دارد و به این راحتی نمی‌توانید تفکراتش را رمزگشایی کنید، اما در سویساید اسکواد می‌توان از چهره و حالت نگاه او به شکل خوبی از سر درونش خبردار شد. از احساساتش نسبت به جوکر گرفته تا نگاه پر از اندوهش به لباس کهنه‌ای که در سری آرکام می‌پوشید و البته عشقی که نسبت به پویزن آیوی دارد. این موضوع در رابطه با اکثر کاراکترهای بازی جز ابرقهرمان‌ها که چهره زامبی‌گونه‌ای دارند صدق می‌کند و این تحسین برانگیز است.

۲- عدم توجه به خاکستری بودن و بعضا شرور بودن اعضای سویساید اسکواد (دوست نداریم)

Suicide SquadSuicide Squad

یک نکته بسیار مهم در رابطه با سری سویساید اسکواد وجود دارد و آن این است که اگرچه در کل این سری سعی داشته تا مخاطب دنیا را از دید شرورهای این جوخه نگاه کند و با درد و اندوه‌هایشان آشنا شود، اما هیچ‌گاه سعی نکرده تا تمام آن‌ها را شخصیت‌های خوب و مهربانی توصیف کند. به عبارت دیگر اگرچه ددشات نگران دخترش بوده و هدفش دیدن دوباره اوست و گرچه هارلی دل شکسته‌ای دارد و تمام هدفش آن بوده که خود را به جوکر ثابت کند و در نهایت راهش را از او جدا کند، اما هیچ یک از این موارد کار‌های جنایتکارانه آن‌ها را توجیه نمی‌کند.

بعضا در بخش‌هایی از کامیک New 52 دیدیم که ددشات با هارلی وارد رابطه می‌شود و هارلی او را مجبور می‌کند که پوست کنده شده صورت جوکر را در مواقعی که هارلی را ملاقات می‌کند به صورت بزند! این شخصیت‌ها بیمار هستند و کارهای شرورانه بسیاری کردند، پس در نهایت می‌توان به آن‌ها به شکل شرورهای گرفتار قفس و یا در بهترین حالت ضدقهرمان‌هایی با سابقه نه چندان پاک نگاه کرد. متاسفانه سویساید اسکواد نتوانسته به شکل درستی این مورد را در بازی رعایت کند و اعضای جوخه به شکلی قهرمان‌گونه رفتار می‌کنند که انگار نه انگار قبل از این اتفاقات بلاهای بسیاری سر مردم و ابرقهرمان‌های رقیبشان آورده‌اند.

۳- طراحی وفادارانه متروپلیس نسبت به کامیک‌ها (دوست داریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

فرانک میلر جمله جالبی دارد. او اعتقاد دارد که گاتهام همان نیویورک است، اما ویژگی‌های شبانه‌ این مکان در آن قالب شده و برعکس، متروپلیس سعی دارد تا بهترین ویژگی‌های نیویورک را در روز به تصویر بکشد. اگر قرار بود در گاتهام سری آرکام، قطرات باران در فضای آلوده‌ی شهر روی شنل بتمن سرازیر شود و از روی پشت‌بام‌های تاریک و بلند اطراف برج وین بپریم و با ترسناک‌ترین جنایتکاران دنیای کامیک مبارزه کنیم، حال در متروپلیس این فرصت را داریم تا وارد یک فضای شادتر شویم و از گشت و گذار در محیط لذت ببریم.

به لطف سیستم جابه‌جایی در نقشه بازی و البته معماری جذاب متروپلیس در اوایل بازی تا اواسط آن این امر تا حدی پیاده‌سازی شده و قابل تقدیر است. باران‌ و تغییرات آب و هوایی و چرخه شب و روز در بازی غمناک نیست و گشت زدن در محیط‌های بازی در کنار نورپردازی بسیار خوب شهر لذت‌بخش است و خب، از یک بازی ابرقهرمانی چه می‌خواهید؟ کما اینکه در بخش‌های مختلف بازی می‌توانید ساختمان نشریه‌ای که سوپرمن در آن کار می‌کند، مجسمه‌ ابرقهرمان‌هایی که به نوعی توسط مردم پرستیده می‌شوند و البته مکان‌های مختلف آشنایی را بیابید.

۳- مرده بودن بیش از حد فضای متروپلیس (دوست نداریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

اگرچه متروپلیس توسط برینیاک تسخیر و حدود ۹۹ درصد جمعیت کره زمین هم کشته شده، اما فضای مرده‌ی داخل متروپلیس خالی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید و تقریبا جز شما و دشمنانی که در لحظات خاصی ظاهر می‌شوند، هیچ اثری از حیات در محیط دیده نمی‌شود. متاسفانه این مشکل از اواسط بازی به اوج خودش می‌رسد چرا که شهر به تدریج توسط برینیاک به نابودی کشیده می‌شود و همان محیط‌های به ظاهر زیبایش هم کم‌کم از بین می‌روند و بازیکن را آماده می‌کنند که با یک خرابه‌ واقعی طرف شود.

اگرچه سعی شده با پخش پیام‌های صوتی لوییس لین، بتمن و ریدلر از طریق بلند‌گوهای شهر کمی حس حیات به بازی بخشیده شود، اما در نهایت تاثیر این موارد آنقدری نیست که حیات در متروپلیس آرکام‌ورس احساس شود. حتی گاتهام آرکام نایت نیز از سکنه خالی شده بود، اما رفت و آمد جنایتکاران در شهر و تعقیب و گریز پلیس‌ها، حس و حال یک شهر آشوب‌زده را به شکل خوب و پویایی منتقل می‌کرد و متاسفانه چنین چیزی در سویساید اسکواد دیده نمی‌شود.

۴- شخصیت‌پردازی عالی اعضای تیم و والر (دوست داریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

همان‌طور که گفتم، اعضای جوخه اگرچه آن شخصیت خاکستری را ندارند، اما شخصیت‌پردازی بازی در رابطه با هر یک به خوبی صورت گرفته و شاهد کاراکترهای بامزه‌ای هستیم که هر یک هدف خاص خودشان را دارند.

کاپیتان بومرنگی که شاید هیچ‌گاه کسی فکرش را هم نمی‌کرد که به یک کاراکتر جذاب و دوست داشتنی تبدیل شود، در این قسمت رهبری تیم را بر عهده گرفته و با وجود آن که شخصیت نه چندان حواس جمعی دارد، اما در عین سادگی‌ ظاهری‌اش بسیار باهوش است و به خوبی تیم را رهبری می‌کند.

در رابطه با هارلی شاهد تکامل شخصیتی او بعد از نسخه آرکام هستیم که تنها مشکلش آن است که وجود فاصله ۵ ساله این اثر تا آرکام نایت نمی‌‌تواند بازیکن را مجاب کند که این هارلی، همان هارلی است. اما این شخصیت با شوخی‌های بامزه و احساس ترحم خاصی که نسبت به برخی شخصیت‌ها چون آیوی کودک و واندروومن دارد، به عضوی دوست‌داشتنی از جوخه تبدیل شده است.

شارک تقریبا همان شخصیتی است که در سویساید اسکواد جیمزگان دیدیم و بهترین لحظات بازی را رقم می‌زند و ددشات اگرچه به پای باقی شخصیت‌ها نمی‌رسد و کاراکتری تک‌ بعدی دارد، اما کماکان به شکل قابل قبولی در بازی حضور دارد و حکم مغز متفکر و شخصیت جدی تیم را دارد.

اما در این بین آماندا والر بهترین نویسندگی را بعد از تمام شخصیت‌های بازی دارد. زنی خشن، جدی و البته باهوش که نیتش چندان هم خیر نیست و قصد دارد تا با سوء استفاده از جوخه انتحار، به تکنولوژی کنترل ذهن برینیاک دسترسی پیدا کند و در این بین حاضر است از هر خط قرمزی عبور کند. در کمتر اثری دیدم که والر را طوری به تصویر بکشد که حتی در مواقعی مجنون‌تر از کاراکتری چون خود جوکر و هارلی‌کویین باشد و به نوعی خود یکی از شخصیت‌های شرور داستان به شمار برود.

۴- ضعف نویسندگی کاراکتر‌های فرعی و باس‌فایت‌ها، خصوصا سوپرمن (دوست نداریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

هر چه کاراکترهای اصلی و والر و بعضا حتی لکس‌لوتر زمین دوم خوب نویسندگی شده‌اند، کاراکترهای فرعی صرفا حکم چاشنی و ادویه روی سوپ را دارند که بعد از قاشق اول ناپدید می‌شوند و دیگر خبری از آن‌ها نیست. از ابرقهرمان‌هایی که بدون هیچ پیشینه‌ای به بازی می‌آیند و کشته می‌شوند تا شخصیت‌هایی مثل توی‌من، پنگوئن و گیزمو که نقش‌های کوتاهی را در داستان ایفا می‌کنند، اما معرفی نسبتا پر زرق و برقی دارند.

در بازی شخصیت‌های فلش و گرین‌لنترن و واندروومن را داریم که هیچ‌ ایده‌ای از پیشینه داستانی‌شان نداریم و حدودا چند دقیقه‌ آن‌ها را در بازی می‌بینیم و یا باید مثل فلش و گرین‌ لنترن خیلی زود آن‌ها را از بین ببریم، یا مانند واندروومن شاهد مرگشان باشیم و از آن‌جا که بازیکن هیچ‌ ایده‌ای نسبت به شخصیت این افراد ندارد، نسبت به مرگشان هم حسی پیدا نمی‌کند و صرفا آن‌ها را به عنوان یک سری دشمن قابل قبول می‌پذیرد.

در رابطه با بتمن که از قبل صحبت کردیم، اما در این بین سوپرمنی را داریم که با وجود اشارات متعددی که در تریلرها نسبت به او صورت گرفته، تقریبا یک خط دیالوگ هم ندارد و بیش‌تر از ده دقیقه دیده نمی‌شود. جالب این جاست که حتی لوییس لین خود بازی که به نوعی معشوقه و همسر سوپرمن به شمار می‌رود از مرگ نه چندان دیدنی سوپرمن خیلی ناراحت نشده و بعد از بیان چند دیالوگ یادبود، به پخش اخبار مختلف از طریق بلندگوهای شهر کارش را ادامه می‌دهد.

متاسفانه اسم‌های متعددی در طول بازی دیده می‌شود و بعضا شاهد خود برینیاک هستیم که جز بخش پایانی بازی که اعضا را دستگیر و حبس می‌کند، اطلاعات مستقیم خاصی از او در دسترس قرار نمی‌گیرد و اگرچه بازی ادعا می‌کند که داستان هنوز تمام نشده، اما بعید می‌دانم در ادامه هم تغییری در این روایت کم جزییات صورت بگیرد.

۵- شروع بسیار خوب داستان (دوست داریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

سویساید اسکواد واقعا شروع خوبی دارد. برینیاک بارها به زمین حمله کرده و در طول داستان‌های مختلف، بلاهای بسیاری را سر ابرقهرمان‌های دی‌سی آورده و چه بهتر از این که این بار در کنار سویساید اسکواد به سراغ این فاجعه برویم؟

در ابتدای بازی با یک دنیای در معرض نابودی طرف هستیم که ابرقهرمان‌های محبوبمان به شکلی شیطانی در خیابان‌های متروپلیس پرسه می‌زنند و فلش و واندروومنی را داریم که هنوز مسموم نشده‌اند و از همین رو ایونت‌هایی رخ می‌دهد که شاهد مبارزه این شخصیت‌ها در طول آن هستیم. از طرفی جوخه به دنبال آن است که خیلی زود از بمب‌هایی که داخل سرشان گذاشته شده خلاص شود و با وجود آن که می‌دانیم آماندا قابل اعتماد نیست، اما راز او هنوز مشخص نشده و موارد بسیاری برای اکتشاف وجود دارد.

حتی در بخش ابتدایی بازی بتمن شما را داخل یک محیط بسته و آمیخته به دیزاین بازی‌های قبلی راکستدی زندانی می‌کند و قصد دارد تا با تاریک کردن محیط شما را شکار کند. در این بین بازیکن با خود می‌گوید که پس جنایتکار‌های بازی چنین حس ترسی را به هنگام مواجهه با بتمن تجربه می‌کردند و حال چگونه می‌توانند از دست او فرار کنند و او را درمان کنند.

۵- پایان بندی بسیار بد (دوست نداریم)

۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو۵+۵ نکته که باعث شد دنیای بازی Suicide Squad را دوست داشته/نداشته باشیم - ویجیاتو

در انتهای بازی همه چیز خیلی سریع رخ می‌دهد و شاهد کشته شدن تک به تک ابرقهرمان‌های محبوبمان هستیم که در برابر بازیکن زجر می‌کشند و نهایتا برینیاکی را که ظاهر فلش به خود گرفته از بین می‌بریم. اما به نظر می‌رسد که کشتن برینیاک اوضاع را درست نکرده و باید نسخه‌های دیگر این شرور را از دنیاهای موازی حذف کنیم تا در نهایت به اوضاع سامان ببخشیم. جالب است که آماندا والری که قصد داشت تا از مرگ برینیاک نفع ببرد، به یک‌باره بیخیال این ایده می‌‎شود و تمرکز خود را روی کمک به اعضای سویساید اسکواد می‌گذارد تا دنیاهای موازی را نجات دهند و لکس لوتر هم که به نوعی دشمن خونی آماندا محسوب می‌شود تصمیم می‌گیرد به این ماجرا کمک کند.

این پایان ماجرا نیست و تمام موارد مثبتی که در بخش قبل ذکر کردم کم‌کم به فراموشی سپرده می‌شود و اعضای جوخه هم فراموش می‌کنند که هرلحظه ممکن است سرشان توسط بمب‌های لکس-کورپ منفجر شود و جانشان را از دست بدهند. در این میان، سوال‌های متعددی بی‌جواب می‌ماند. آیا کره زمینی که می‌بینیم همان زمین اصلی است؟ آیا بتمن واقعا مرده و قرار نیست برگردد و مهم‌تر از همه، چه بلایی سر جهانی که دوستش داشتیم آمده و سرنوشتش نهایتا چه خواهد شد؟

اینجاست که بازیکن می‌گوید خب چرا تمام این مدت به فرعیات داستان می‌پرداخت و نهایتا نتیجه‌‌گیری کل این اتفاقات چه بود؟ متاسفانه فعلا پاسخی برای این سوال وجود ندارد و این داستان به نوعی تمام زحماتی که برای نجات دادن یک شهر کوچک چون گاتهام کشیده‌ایم را با نبود کردن تمام دنیا و مردمش نابود می‌کند. حال باید صبر کنید تا شاید در فصل‌های آتی این داستان کامل شود.

اما نظر شما چیست؟ به نظرتان این مشکلات در طول فصل‌های آینده سویساید اسکواد حل خواهد شد یا که راکستدی سعی کرده تا از جهان آرکام‌ورس سوء استفاده کند تا سود جهانی که از قبل خلق کرده را چندان برابر کند؟

راستی، شما می‌توانید بررسی این بازی را در ادامه از ویجیاتو مطالعه کنید.

Adblock test (Why?)

لینک منبع


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.