چیزی که در این آزمایش مرا بهشدت شگفتزده کرد، توانایی چتبات بینگ به ترجمهی دقیق محتوای فارسی به انگلیسی و استدلال درست از آنها بود؛ قابلیتی که البته پایهی اصلی مدلهای زبانی بزرگ است و سایر قابلیتها از دل همین ترجمه بهدست آمدهاند.
البته مقایسهی درستتر این بود که چتبات بینگ را دربرابر چتبات گوگل قرار میدادم؛ اما تا زمانیکه گوگل «بارد» را عرضه نکرده، صرفا میتوان گفت چتبات بینگ در این دو آزمایش عملکرد بهتری از مدل جستجوی سنتی به نمایش گذاشت و بهنظرم گوگل چارهای جز استفاده از چتبات در موتورجستجوی خود نخواهد داشت.
کپی لینک
بینگ کجا از گوگل عقب میماند؟
تا اینجا از خوبیهای بینگ گفتیم که اعتراف میکنم از آنچه فکر میکردم، بیشتر بود! اما بینگ هم مشکلات و محدودیتهای خودش را دارد و در برخی زمینهها، از رقیبش گوگل جا میماند.
واقعیت این است که گوگل ۱۳ سال بیشتر از بینگ عمر کرده و در این مدت، تجربههای بیشتری به دست آورده است. گوگل در این ۲۵ سال، با جمعآوری دادههای کاربران و تبلیغات، نهتنها به درآمدهای هنگفت صدمیلیارددلاری رسیده، بلکه با تجزیهوتحلیل رفتار کاربران، خود را با مدل سوال کردن آنها بیشتر هماهنگ کرده است.
همین موضوع باعث شده است که در بیشتر مورد، بهویژه در جستجوهای فارسی، نتایج گوگل از بینگ سنتی، مرتبطتر و حتی قابلاطمینانتر باشند. درواقع، در پژوهشی که دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۹ انجام داد (البته میتوان حدس زد که وضعیت بینگ حالا بهتر شده است)، مشخص شد که بینگ در مقایسه با گوگل، وبسایتهای بیشتری حاوی اطلاعات اشتباه و گمراهکننده نشان میدهد (از ۶۰۰ نتیجه، بینگ ۱۲۵ منبع و گوگل تنها ۱۳ منبع حاوی اطلاعات اشتباه نشان داد.)
برای مثال، وقتی من عبارت «haarp weather control» را جستجو کردم تا ببینم آیا پروژهی هارپ در دستکاری آبوهوا نقش دارد یا خیر، بینگ در همان صفحهی اول چندین لینک به وبسایتهایی نشان داد که میگفتند، بله؛ هارپ پروژهی خطرناکی برای کنترل آبوهوا، ایجاد زمینلرزه و حتی کنترل ذهن انسانها است! (ازجمله وبسایت theclever و geoengineeringwatch و anomalein)
دیدگاهتان را بنویسید