۱۰ بازی اول شخص عالی که روی مبارزات تمرکز ندارند

شوترهای اول‌شخص از همان آغاز حضورشان در عرصه بازی‌های ویدئویی از محبوبیت چشمگیری برخوردار بودند. سطح گیرایی این بازی‌ها باتوجه‌به میزان اکشن موجود در آنها معمولاً به‌اندازه‌ای هست که بازیکنان را مجذوب خود نگه دارد. بااین‌وجود در سال‌های اخیر و هر چند وقت یکبار بازی ای پیدا می‌شود که مکانیک اول‌شخص را دارد ولی گیم‌پلی کمتر مرگباری را شامل می‌شود و همین مسئله به‌خودی‌خود باعث جلب‌توجه بازیکنان می‌شود.

این بازی‌ها به‌ندرت در سه دهه‌ای که ژانر اول‌شخص شوتر وجود داشته ساخته شده‌اند. به نظر من دلیلش این است که ساخت بازی‌های ویدئویی میلیون‌ها دلار هزینه دارد و بازی‌های شوتر طیف مخاطبان گسترده‌تری دارند و علاوه بر این چشم‌پوشی‌کردن از ایده آنکه این بازی‌های شوتر اکشن و مبارزه نداشته باشند راحت است زیرا در این حالت کسی آنها را خریداری نمی‌کند.

بااین‌حال دیگر بازی‌ها که شامل پازل، ماجراجویی، وحشت و دیگر زیرشاخه‌های اول‌شخص می‌شوند ساختشان سازندگان را با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌کند. این بازی‌ها به شکلی غیرمنتظره موفق شده‌اند توجه را بسیاری از بازی‌های مدرن شوتر بربایند. دیگر فاکتوری که به ارزش تجربه این بازی‌های می‌افزاید غیر مرگبار بودن آنها و تروفی‌ها و دستاوردهایی است که از قبل آن به دست می‌آید.

۱۰. Master Reboot/Soul Axiom

تصویری از بازی Soul Axiom

Master Reboot بر روی رایانه شخصی و پلی‌استیشن ۳ منتشر شد و وارث معنوی آن Soul Axiom یک بازی اول‌شخص ماجراجویی است که در سال ۲۰۱۶ بر روی کنسول‌ها و رایانه شخصی عرضه شد. هر دوی این بازی‌ها توسط Wales Interactive ساخته شده‌اند و هر دو در یک جهان تاریک سایبری جریان دارند که بازیکن در مراحل مختلف آن گشت‌وگذار می‌کند و معماهای موجود را حل می‌کند.

داستان بازی با پیشروی هرچه بیشتر بازیکن مشخص می‌شود. همان‌طور که از اسم استودیو سازنده پیداست تیم سازنده بازی در ولز قرار دارد که در طی دهه اخیر استودیویی را تأسیس کرده‌اند تا به ساخت بازی‌های ویدئویی بپردازند. در اولی بازی خود Master Reboot آنها از طراحی مینیمال بلوکی برای مراحل استفاده کرده بودند که به آن حال و هوایی انتزاعی می‌بخشد و شاید دلیل انتخاب این طرح اجتناب از ساخت مراحل با جزئیات فوق‌العاده بالا و تمرکز بر روی گیم‌پلی بوده است. چالش اصلی در بازی دوری از دشمنانی است که سعی دارند جلوی پیشروی بازیکن و حل معماها و خروج از مراحل را بگیرند. بازی بعدی Wales Interactive که Soul Axiom است در جهان Master Reboot جریان دارد اما شخصیت‌های متفاوتی را دنبال می‌کند.

Soul Axiom حال و هوایی شبیه به Tron دارد و محیط بازی پر است از  افکت‌های نوری متنوع پس می‌توان گفت ظاهر آن حرف زیادی برای گفتن ندارد. تقریباً چیزی مشابه Master Reboot اما بزرگ‌تر و متفاوت‌تر. Soul Axiom بعداً یک نسخه ریبوت دریافت کرد که سال ۲۰۲۰ بر روی نینتندو سوئیچ عرضه شد. من این دو را در یک جایگاه قرار دادم زیرا Master Reboot گیم‌پلی بزرگ‌تری داشت درحالی‌که Soul Axiom از نظر گرافیکی بهتر بود.

۹. Antichamber

تصویری از بازی AntiChamber

Antichamber یک بازی اول‌شخص معمایی ساخته و منتشر شده توسط Demruth در سال ۲۰۱۳ بر روی رایانه شخصی است. این بازی با استفاده از تصوراتی که در یک اتاق سفید دیده می‌شوند برای حل معماها و گذر از مراحل بستری جالب برای بازیکنان ایجاد کرد. بازیکن دستگاهی که گیرنده، حامل و پرتاب‌کنندهٔ بلوک‌ها را برمی‌دارد. این بلوک‌ها در جاهای مشخصی در بازی قرار داده شده‌اند تا محیط‌های بعدی بازی را باز کنند. در طول بازی پیام‌های متعددی ظاهر می‌شوند که تا حدی توضیح‌دهنده موقعیت هستند. اسم بازی Antichamber با کمی تغییر الهام گرفته از Antechamber است که به معنای هشتی در معماری است.

بازی در ابتدا به‌صورت یک ماد عرضه شده بود که به‌عنوان نقشه‌ای برای مسابقه Make Something Unreal طراحی شده بود. این نقشه برنده چند دور بود اما در فینال در جایگاه پنجم قرار گرفت. این مرحله توسعه پیدا کرد و به‌صورت یک بازی مستقل منتشر شد. در کل بازی چیزی جز یک بازی معمایی سرراست با محیط مینیمالیستی نبود. سوای از به نسبت قدیمی بودن Antichamber، این بازی تلاش خوبی در جهت ساخت یک بازی معمایی اول‌شخص ساده و گیرا بود.

۸. Sentinel: Descendants in Time

تصویری از بازی Desendants in Time

Sentinel: Descendants in Time در سال ۲۰۰۴ میلادی بر روی رایانه شخصی عرضه شد. این بازی ساخته Detalion  توسط The Adventure Company. منتشر شد. بازیکن کنترل شخصیتی را به دست می‌گیرد که باید معماها را حل کرده و به پیداکردن خواهر ربوده‌شدهٔ شخصیت کمک کند. بعضی از معماها ساده‌اند و گشت‌وگذار در جهان بازی سرگرم‌کننده است اما بعضی از معماهای بازی واقعاً صبور بودنتان را محک می‌زنند و می‌توانند به‌شدت دشوار باشند. Sentinel به‌صورت اتفاقی وارد بازار نشده است.

داستان بازی توسط تری داولینگ یک نویسنده علمی تخیلی استرالیایی نوشته شده که پیش‌ازاین با Detalion بر روی داستان بازی ماجراجویی قبلی‌شان همکاری کرده بود. Schizm در سال ۲۰۰۱ عرضه شد و بازی ای ماجراجویی شبیه به Myst بود اما در قالب علمی تخیلی بیشتر. دنبالهٔ Schizm با استفاده از گرافیک رایانه‌ای بی‌درنگ سه‌بعدی ساخته شد. این عمل با ژانر علمی تخیلی بازی و به‌کارگیری تکنولوژی پیشرفته در زمان عرضه همخوانی خوبی داشت. Schizm شاید به مذاق هر بازیکنی خوش نیاید به همین دلیل Sentinel ساخته شد تا طیف مخاطب بیشتری را به خود جلب کند. بازی با سری Myst رقابت می‌کند زیرا این سری باعث محبوبیت یافتن سبک ماجراجویی اشاره و کلیک شد. با اینکه Sentinel سه‌بعدی است اما از نظر معنوی مشابه بازی Myst است. در آن زمان جذابیت Sentinel به این بود که یک بازی اول‌شخص سه‌بعدی بود درحالی‌که Myst تا سال ۲۰۰۶ و با بازی Myst V از این تکنولوژی استفاده نکرد.

۷. Dishonored

بازی Dishonored

Dishonored  یک بازی اکشن ماجراجویی است که در سال ۲۰۱۲ بر روی پلتفرم‌های مختلف عرضه شد. بازی در یک جهان صنعتی فانتزی جریان دارد. شخصیتی که بازیکن کنترلش را در دست می‌گیرد برایش پاپوش قتل ساخته شده و او قسم می‌خورد از تمامی کسانی که برای او پاپوش درست کرده‌اند انتقام بگیرد. با ابزارها و حرکات فراوانی که در اختیار بازیکن قرار دارد به‌راحتی می‌شود این شخصیت‌های گناهکار را تعقیب کرد اما هدف اصلی بازی این است که کسی کشته نشود و دستگیری افراد به‌منظور ترساندن دشمنان اصلی به‌صورت غیر مرگبار صورت بگیرد. در این حالت هم بازیکن پایان خوبی را شاهد خواهد بود و هم شخصیت در کنترل بازیکن به نوبه‌ای به خواستهٔ خود می‌رسد.

با اینکه چگونگی تکمیل مأموریت و نحوهٔ انتقام گرفتن از اهداف در اختیار بازیکن است اگر راه خشونت‌بار انتخاب شود بازیکنان خودشان را شاهد صحنه‌هایی دلخراش از کسانی که مورد حمله قرار می‌دهند خواهند یافت مانند دیدن چهرهٔ شخصیت‌ها درحالی‌که دارند کشته می‌شوند. بازی همچنین تروفی برای نکشتن شخصیت‌ها دارد. البته این اولین بازی ای نیست که از چنین تروفی برای تشویق بازیکنان در به‌کارگیری روش‌های غیر مرگبار استفاده می‌کند.

Dishonored توسط استودیوی آرکین ساخته شده که مسئول ساخت بازی کمتر شناخته‌شدهٔ Arx Fatalis است. این بازی نیز یک بازی اول‌شخص ماجراجویی است که در آن بازیکن می‌تواند بدون مبارزه بازی را تکمیل کند. فرمولی که استودیو در مجموعه بازی بعدی خود Dishonored مورداستفاده قرار داد.

۶. The Unfinished Swan

تصویری از بازی The Unfinished Swan

The Unfinished Swan یک بازی ماجراجویی است که بازیکن در آن کنترل یک پسر را برعهده می‌گیرد. این پسر با رنگ‌آمیزی اتاقی سفید جهان بازی را در معرض نمایش می‌گذارد. بازی دیگری که در یک اتاق سفید جریان دارد جایی که بازیکن باید با محیط تعامل کند تا راه پیشروی در بازی را پیدا کند. بازیکن خودش را در یک نقاشی ناتمام می‌یابد که در آن باید به دنبال قویی که سعی دارد فرار کند برود.

بازیکن در هر مرحله باید توپ‌های رنگی را به محیط بازی پرتاب کند. با این کار رنگ‌ها بر روی اشیا پاشیده شده و شکل و حالت آنها را نمایان می‌کند. از این طریق بازیکن شکل و شمایل مرحله را می‌بیند و راه رسیدن به پایان آن مرحله را پیدا می‌کند. این مراحل همچنین توضیح‌دهنده داستان اصلی بازی نیز هستند. The Unfinished Swan با گذر زمان و سیستم‌هایی که بر روی آن عرضه شده هنوز هم کیفیت خوبی دارد. بازی در اصل بر روی پلی‌استیشن ۳ عرضه شد. در آن زمان سونی بر روی بازی‌های هنری سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی کرده بود. The Unfinished Swan دست‌کم انتظاراتی که ما از یک بازی مستقل داریم را برآورده کرد.

۵. Gone Home

تصویری از بازی Gone Home

Gone Home یک بازی اول‌شخص ماجراجویی است که در سال ۲۰۱۳ توسط استودیوی Fullbright ساخته و منتشر شد. بازیکن کنترل شخصیت زنی را برعهده می‌گیرد که به بررسی معمای خانه‌ای خالی می‌پردازد. بازیکن شخصیت را به اتاق‌های خانه هدایت می‌کند و با اشیا تعامل می‌کند تا از اسرار خانه و ساکنان آن پرده بردارد.

گیم‌پلی بازی ساده و سرراست است. تعامل با اشیای موجود در خانه‌مانند کلیدهای برق، درها، دراورها و خواندن نوشته‌ها به شما کمک می‌کند از داستان بازی سر در بیاورید. Gone Home به‌خاطر نبود گیم‌پلی مورد انتقاد قرار گرفت و بیشتر به‌عنوان یک بازی هنری قلمداد شد اما گیم‌پلی در بازی وجود دارد و تعامل بازیکن با اشیا و محیط بازی، اتاق‌های بیشتری را باز می‌کند. تیم سازنده بازی Fullbright پیش‌ازاین بر روی بسته الحاقی Bioshock 2 به نام Minerva’s Den کارکرده بودند. Gone Home با تحسین بسیاری همراه شد و پس از عرضه بر روی استیم به یکی از پرفروش‌ترین بازی‌ها تبدیل شد. این بازی بعداً در سال ۲۰۱۶ بر روی پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان و در سال ۲۰۱۸ بر روی نینتندو سوئیچ عرضه شد.

۴. Among the Sleep

تصویری از بازی Among the Sleep

بازی Among the Sleep ساخته شده توسط Krillbite Studio یک بازی اول‌شخص بقا و وحشت است. این بازی از این لحاظ جالب است که شما در کنترل یک نوزاد قرار می‌گیرد. هدف بازی فرارکردن و پنهان‌شدن از دست موجودی هیولایی است. از آنجایی که بازیکنان در کنترل یک نوزاد هستند، حرکات آنها محدود است. نوزاد می‌تواند چهار دست و پا حرکت کند اما همچنین قادر است از سطوح مختلف بالا برود تا بتواند در مراحل بازی پیشروی کند.

نوزاد همچنین می‌تواند بدود اما اگر طولانی شود مانند هر نوزاد دیگر به زمین می‌خورد. تنها چهار مرحله در این بازی وجود دارد ولی مراحل به شکلی کاملاً خلاقانه طراحی شده‌اند. بازی جزئیات فراوانی دارد که محیط بازی را غنا می‌بخشد. بازی همچنین صحنه‌هایی را شامل می‌شود که نشان‌دهنده زاویه دید پویا اما محدودی هستند که میدان دید بازیکن را در طول کات‌سین‌ها محدودتر و کوچک‌تر می‌کنند به همین دلیل حس ترسناک و موحش بودن بازی کاملاً ملموس است.

Among the Sleep در سال ۲۰۱۴ بر روی رایانه شخصی، در سال ۲۰۱۵ بر روی ایکس باس وان و در سال ۲۰۱۶ بر روی پلی‌استیشن ۴ عرضه شد ولی در سال ۲۰۱۷ نسخهٔ  Enchanted edition بازی بر روی رایانه شخصی، ایکس‌باکس وان و پلی‌استیشن ۴ و در دو سال بعد بر روی سوئیچ منتشر شد.

۳. Mirror’s Edge

تصویری از بازی Mirrors Edge

Mirror’s Edge یک بازی اکشن ماجراجویی منتشر شده در سال ۲۰۰۸ بر روی رایانه شخصی، پلی‌استیشن ۳ و ایکس‌باکس ۳۶۰ است. این بازی توسط استودیوی DICE ساخته و از طریق کمپانی Electronic Arts منتشر شد. تمرکز اصلی بر روی دوندگی آزاد و حرکات آکروباتیک در طی مراحل بازی است. بازیکن کنترل دونده‌ای زن به نام فیث کانرز را برعهده می‌گیرد که قصد دارد خواهرش را نجات دهد.

توانایی‌های ورزشی فیث شامل فری رانینگ و پریدن از روی ساختمان‌ها و رسیدن به نقاط مرتفع‌تر می‌شود. با این توانایی‌ها، نیروی پلیس سعی دارد جلوی فیث را در تکمیل مأموریت‌هایش و پیداکردن خواهرش بگیرد. امکان تیراندازی در بازی نیز وجود دارد که معمولاً توسط خلع سلاح پلیس و استفاده از اسلحه آنها میسر می‌شود. البته شایان‌ذکر است که استفاده از اسلحه در بازی انتخابی است. تروفی در بازی وجود دارد که برای به‌دست‌آوردن آن بازیکن باید بازی را بدون تیراندازی به پایان برساند و اگر بازیکن این تروفی را به دست نیاورد امکان دستیابی به تروفی پلاتینیم وجود ندارد.

Mirror’s Edge یکی از مورد انتظار‌ترین بازی‌ها در زمان ساخت خود بود که در طی مراسم E3 2008 توجه بسیاری را به خود جلب کرد و برنده جایزه اورجینال ترین بازی را پیش از عرضه از آن خود کرد.  بازی پس از عرضه از فروش خوبی برخوردار شد اما نه در حدی که Electronic Arts انتظارش را داشت. علی‌رغم این مسئله، دنبالهٔ بازی Mirror’s Edge Catalyst در سال ۲۰۱۶ ساخته و منتشر شد.

۲. Thief: The Dark Project

تصویری از بازی Thief Dark Project

Thief: The Dark Project در سال ۱۹۹۸ عرضه شد و اکنون به‌عنوان یکی از بازی‌های کلاسیک برای رایانه شخصی شناخته می‌شود. Thief بازی ای در ژانر اول‌شخص مخفی‌کاری است که علی‌رغم در اختیار داشتن شمشیر و تیرکمان، کشتن دیگران آخرین گزینه قابل‌قبول است.

برجسته‌ترین ویژگی بازی پنهان‌شدن در سایه‌ها بود که شخصیت بازی به نام گرت از آنها استفاده می‌کرد تا مراحل را بی‌سروصدا و بدون شناسایی‌شدن تکمیل کند. Thief بستری قرون‌وسطایی تا ویکتوریایی فانتزی دارد. بااین‌حال فضای سنگین فانتزی بازی اول چندان به مذاق بازیکنان خوش نیامد و تیم سازنده به این فیدبک در بازی دوم با مراحلی که ساختمان‌های صنعتی بیشتری را شامل می‌شد پاسخ داد.

ابزارهای ارجح در بازی تیروکمان و باطوم چرمی است که به کامل‌کردن بی‌سروصدای مراحل کمک می‌کنند. گرت همچنین تیرهای آتشین، آبی و صدادار دارد که می‌تواند با استفاده از آنها آتش مشعل‌ها را خاموش کند و یا صدا ایجاد کند تا حواس دشمن را پرت کند. او همچنین تیرهای خزه دار دارد که با پرتاب آنها گرت می‌تواند بر روی سطوح بی‌سروصدا حرکت کند.

برای بازی Thief نسخه Gold نیز ساخته شد که برخی از مراحل در آن تغییر کرده بود و تعدادی مراحل جدید نیز به آن اضافه شده بود. برای این بازی دو دنبالهٔ دیگر منتشر شد تا اینکه در سال ۲۰۱۴ ریبوت شد. بعضی از اعضای تیم سازندهٔ Thief از جمله کارگردان به نام وارن اسپکتور بعداً بازی محبوب Deus Ex را با همکاری Ion Storm ساخت. کمپانی‌ای که در سال ۲۰۰۴ بازی Thief 3 را منتشر کرد.

۱. Portal

تصویری از بازی پورتال

Portal یک بازی اول‌شخص معمایی-سکو بازی ساختهٔ Valve است. این بازی مدت‌زمان کوتاهی دارد و در آن بازیکن کنترل شخصیتی را به دست می‌گیرد که در آزمایشی برای اسلحه پرتال شرکت می‌کند تا به انتهای یک مارپیچ برسد. این شخصیت چِل نام دارد که در آزمایشگاه بیدار شده و توسط هوش مصنوعی به نام گلادوس راهنمایی می‌شود. بازیکن سلاح پرتالی را به دست می‌آورد تا از طریق آن دو پرتال باز کند که به یکدیگر متصل شده و می‌شود از طریق آنها در محیط بازی حرکت کرد. از دیگر عناصر جالب ناشی از استفاده از اسلحه پرتال به جز ایجاد تونل برای دسترسی به نواحی که در حالت عادی قابل‌دسترسی نیستند، به‌کارگیری جاذبه برای به‌دست‌آوردن شتاب آهنگ است خصوصاً وقتی پرتال‌ها بر روی زمین ایجاد می‌شوند.

پرتال از محبوبیت قابل‌توجهی برخوردار شد زیرا توسط کمپانی Valve ساخته شده است که سازنده بازی به‌یادماندنی Half-Life و محیط تحقیقاتی که بازی در آن جریان دارد است. بازی دوم پرتال بسیار بزرگ‌تر و طولانی‌تر از پرتال است. Valve استودیویی که بازی Tag: The Power of Paint ساخته بود را خریداری کرد تا با کمک آنها مراحل پرتال ۲ عمق بیشتری پیدا کنند. این بازی طیف مخاطب به خصوصی ندارد و همه می‌توانند از تماماً دوستانه بودن اتمسفر بازی لذت ببرند.

منبع: Gamefaqs

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ

Adblock test (Why?)

لینک منبع خبر


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.