ازدواج محمد ابراهیم ۳۹ ساله اهل مصر با آیریس جونز ۸۳ ساله، پیرزن بازنشسته‌ی بریتانیایی تا مدت ها به خاطر صحبت های بی پرده درباره زندگی جنسی خود و اختلاف سنی ۴۶ ساله آنها، تیتر خبرهای جنجالی رسانه ها بودند. اما سرانجام آنها پس از دو سال ازدواج به این رابطه پایان دادند.
آیریس، در سال ۲۰۱۹ پس از آشنایی با محمد از طریق فیس بوک، پس از گذشت یک سال تصمیم به ازدواج گرفت. بسیاری محمد را به سو استفاده از آیریس برای گرفتن ویزای اقامت انگلیس و تصاحب حقوق مستمری این زن تنها، متهم می کردند. اما اوایل این ماه این ازدواج پرحاشیه به پایان رسید. از آن زمان، آیریس با یک گربه، خودش را از تنهایی درآورده و اصلاً دلش برای محمد تنگ نشده است.
اکنون، محمد که که آیریس او را «پول خوار و خودخواه» نامیده بود، ادعا می کند که آیریس با او به عنوان یک برده جنسی رفتار می کرد. آقای ابراهیم برای اولین بار فاش کرد که آیریس از او برای رابطه جنسی سو استفاده کرده و این زن را به بدنام کردن او متهم کرده است. محمد اصرار داشت که عاشق این زن بازنشسته بوده و انگیزه های مالی یا کسب حق کار در بریتانیا را انکار کرد. او ادعا کرد: «من با آیریس مانند یک ملکه رفتار کردم، اما او از من به عنوان برده جنسی سو استفاده کرد. من او را دوست داشتم اما او قلبم را شکست.»
محمد مدعی شد: «او در ابتدا همسر خوبی بود. اما خیلی زود با من مثل یک برده رفتار کرد. او اجازه نمی داد زمانی که از شیفت های کاری ۱۴ ساعته به عنوان نگهبان به خانه بر می گردم، دوش بگیرم. حتی وقتی از کار بر می گشتم اجازه نمی داد از توالت استفاده کنم.»
محمد حتی مدعی شد که آیریس به او اجازه نمی‌داد غذای فرهنگ خود را بخورد و ظاهراً به او گفته بود: «من مالک تو هستم، تو برده منی.»
محمد ادامه داد: «او از من می خواست که گذشته و خانواده ام را در مصر فراموش کنم. من به پول اهمیت نمی دهم. این درست نیست که من هرگز شغلی نداشته ام؛ من در سراسر خاورمیانه به عنوان جوشکاری در نیروگاه های کویت و عربستان سعودی کار کرده ام. حقوق خوبی داشتم. اگر به دنبال پول بودم، با یک زن ثروتمند ازدواج می کردم، نه آیریس. من پیشنهادهای زیادی از زنان ثروتمند داشته ام.»
آیریس در مورد جدایی خود از این جوان مصری گفت: «هرگز انتظار نداشتم عاشق کسی ۴۶ سال کوچکتر از خودم است شوم، اما پیش آمد. من همه چیز محمد را دوست داشتم. اما کار سخت شد. ما قبلاً زندگی جنسی خوبی داشتیم، اما پس از آن، به جای عشق ورزیدن، تمام وقت در مورد هر چیزی و همه چیز بحث و جدل می کردیم. من نمی توانستم با او کنار بیایم. من یک نوجوان عاشق پیشه نیستم. من ۸۳ سالم است.»
آیریس اصرار داشت که او فقط می خواهد یک زندگی آرام داشته باشد که با گربه اش آقای تیبز پیدا کرده است. او توضیح داد: «من او را فقط چند روز پس از نقل مکان محمد گرفتم و او بهترین همراه است. او هرگز شکایت نمی کند، بسیار ساکت و زیبا است و آشفتگی ایجاد نمی کند. من اصلا دلتنگ محمد نیستم، چیزی که بیشتر از همه با رفتن او آزارم داد این بود که میگوهای کوبیده شده تمپورا را که برای شام آن شب آماده کرده بودم را با خود برد.»
<!–
–>
دیدگاه‌ها