نوشته سیامک جولایی
در آغاز، از روی ناچاری، اندیشه، تخیل و افسانه تجلی میکند. سپس به دنبال آن، محاسبات علمی جلوهگر میشود؛ و سرانجام، فکر با دستاوردهای علمی تکمیل میشود
کونستانتین ادوارد ویچ تسیولکوفسکی از) پیشگامان تکنولوژی فضانوردی
۱۹۳۵ – ۱۸۵۷
طرح یک داستان خیالی علمی درباره هر چه باشد، در واقع خواننده را سرگرم میسازد، چرا به هر رو موضوعی تخیلی را مطرح میکند. اما، افسون اصلی داستانهای خیالی علمی در پیشگوییهای هوشمندانه درباره آینده نهفته است، زیرا نقش داستان خیالی علمی صرفاً ایجاد مشغولیات برای ذهن یا برانگیختن توجه نیست، بلکه خبر دادن از آینده، پیشبینی دستاوردهای علمی و فنی طرحاندیشههای جدید و پرورش آنهاست.
داستان خیالی علمی، همچون اسطوره در قالبی وسیعتر از نظر تخیل خلاقی که پیشاپیش از دستاوردهای علمی خبر میدهد، منعکسکننده جاه طلبیهای انسان برای سلطه بر طبیعت است و قدمت این جاه طلبی برابر قدمت نوع بشر است.
در آثار ادبی، بشر خیال همواره نقشی بسزا داشته است. در تاریخ ادبیات، انواع داستان تخیلی را بسیار میتوان یافت که برخی از آنها در خور کودکان و نوجوانان و برخی دیگر برای بزرگسالاناند: توفان شکسپیر. کتابهای اوز نوشته باوم و آلیس در سرزمین عجایب نوشته کارول، نمونههایی از داستانهای خیالیاند که چه برای کودکان نوشته شده باشند و چه برای بزرگسالان، یک ویژگی برجسته دارند و آن این است که خود را به دنیای انسان و قانونمندیهای آن پایبند نمیکنند، در حالی که اندیشه اصلی داستانهای خیالی علمی بر پایه دنیای واقعی و درباره آن است.
میتوان گفت که داستان خیالی علمی، گونهای داستان است که چارچوب آن برپایه آمیزهای از کشفیات علمی واقعی و تخیلی استوار است و برای همین باید آن را از شکلهای دیگر داستانهای خیالی که در آنها رویدادهای موهوم فراطبیعی و ناموجه را لفافه علمی میپوشانند جدا دانست. در همان حال، داستانهای خیالی علمی را از شکل سنتی ادبیات خیالی سرگرمکننده مانند سفرهای گالیور اثر جاناتان سویفت یا داستانهای هزار و یک شب جدا میدانند زیرا ماجراهای داستانهای خیالی ادبیات سنتی، در قلمرو احتمالاتی روی میدهند که برای درک معمول بشر بسیار تصور کردنی است. داستان خیالی علمی نه آن است و نه این.
به این ترتیب براستی داستان خیالی علمی نیست؟
در عمل، داستانهای خیالی علمی آن داستانهاییاند که ناشران، عنوان خیالی علمی را بجا یا نابجا بر آنها مینهند اما باید این عنوان را بدرستی شناخت.
آمیت گوسوامی در کتاب خود به نام رقاصان آسمان: در جستجوی کشف فیزیک داستان خیالی علمی مینویسد: داستان خیالی علمی رشتهای از داستانسرایی است که جریانات متغیر در علم و اجتماع را در بر میگیرد. این رشته به بازگشایی، بازنگری دسیسه انقلابی و نقدهایی میپردازد که همگی علیه نمونههای عالیایستای علمی جهتگیری شدهاند. هدف آن نیز ترغیب تغییر نظرگاهها نسبت به این نمونه عالی و دستیابی به چشماندازی جدید است که نسبت به طبیعت، واقعگرایانهتر و پاسخگوتر باشد.
به گفته مانوئل پریرا رمان نوین کوبایی، شکوفایی علم در سده گذشته به ما آموخته است تا داستان خیالی علمی را به صورت رشتهای از ادبیات تخیلی که بسیار امروزی، متجدد و آینده نگر است تعریف کنیم.
الکساندر کازانتسف، خیالی علمینویس نامدار شوروی نیز مینویسد: “داستان خیالی علمی با ناشناختههای علم سروکار دارد و آخرین دستاوردهای علمی را تصویر میکند واندیشههایی را عرضه میدارد که علم میتواند آنها را به کار گیرد کار این گونه داستانها خبردادن از آینده پیشبینی دستاوردهای علمی و فنی طرحاندیشههای جدید و پرورش گاه حتی آنهاست. نویسنده داستانهای خیالی علمی دنیای پیرامون خود را با همه حقیقتها و قانونهای طبیعی آن زیر نظر میگیرد و آنگاه درباره این پرسش که چه روی میداد اگر…؟اندیشههایی را طرح میریزد و بر آن پایه پیشبینیهایی میکند و سپس داستانش را روی کاغذ میآورد.
به این ترتیب نویسنده امروزی داستان خیالی علمی در فکر جهان فردایی است که در آن مسافرت فضایی بدیهی فرض شده باشد، جهانی که در آن در منظومههایی بجز منظومه شمسی نیز زندگیهایی یافت شده است. او دراندیشه فرهنگهایی است که در آن مردم، به طور روزمره عادی، بدون نیاز به هیچگونه علائم حسی و فقط از راه تله پاتی یا ارتباط ذهنی از دور با یکدیگر رابطه برقرار میکنند.
آیا چنین تصوراتی چالشهایی مشروع در علم امروزند یا صرفاً زاییده تخیل؟ مسلماً عوامل زاییده تخیل در تقویت خطوط اینگونه داستانها وجود دارد، ولی چالشهایی عمیق در علم نیز در کنار آن حاضرند بسیاری از پیشرفتهای علمی و فنی بشر نخستین بار در داستانهای خیالی علمی پیشبینی و مطرح شده است. این داستانهای خیالی علمی بودند که پیش از تحقق یافتن دستاوردهای فنیای همچون زیر دریاییها، سفرهای فضایی بمبهای اتمی ماهوارهها هواپیماها، دستگاههای پیچیده شمارشگر، سیستمهای خودکار، موشکها تلویزیون و نیز چگونگی جنگها، اندیشههایی را در این زمینهها پیش کشیدند و پروردند. اما این بدان معنا نیست که هر آنچه در افسانههای علمی پیشگویی شده تا کنون به حقیقت پیوسته است یا الزاماً در آینده جامه عمل خواهد پوشید.
بسیاری از شگفتیهایی که در داستانهای خیالی علمی مطرح شده، هنوز صورت تحقق به خود نگرفته است و چنین مینماید که برخیشان نیز هرگز تحقق نیابد؛ شاید به این علت که در بعضی موارد، اندیشههایی که به صورت چه میشد اگر…؟ مطرح میشود غریب مینماید.
تخیل درباره سفر در زمان، نامرئی شدن، خواندن فکر دیگران، مغزهای مکانیکی و آدموارههای نیمه انسانی، جهانهای موازی، ماشینهای تولید مثل یا آبستنی غیر جنسی، تغییرات کالبدی یا دماغی انسان بر اثر تکامل، تله پاتی روحی و شکلهای دیگر از ادراکهای فراحسی، تله کینزی یا حرکت دادن از دور انسانهای ترکیبی، مهاجمان فضایی و سفر به بیرون از منظومه شمسی از آن دست است.
گاهی نیز پیشرفت علم و فن چنان سریع بوده که داستان خیالی علمی نه توانسته آن را پیشگویی کند و نه همپای انقلاب فنی ناشی از آن پیش برود برای نمونه در علم انفورماتیک یادآوری این نکته بجاست که نباید پیشگوییهای یاد شده را با پیشگوییهای علمیای که بر قوانین دقیق و مشخصی استوارند مقایسه کرد زیرا این گونه پیشگوییها مانند پیشگویی دیمیتری ایوانویچ مندلیف ( ۱۸۳۴ – ۱۹۰۷) در مورد عناصر ناشناخته شیمیایی و آنچه اخترشناس آمریکایی، پرسیوال لوول، سالها پیش از کشف پلوتو در سال ۱۹۳۰، درباره وجود و موقعیت این ستاره بدرستی پیشگویی کرده بود، برپایه محاسبههای موشکافانه علمی استوار بود و منطق موجود در آنها ربطی به خیالپردازی نداشت.
اما براستی در پیوند بین خیال و علم، تکلیف خیالهایی که غریب مینمایند چیست؟ گذشت زمان در این زمینه درسهایی را به بشر داده است که دست کم امروزه دیگر نمیتوان پاسخ به پرسش بالا را ساده برگزار کرد.
رشد شناخت بشر که در پی تجربههای بزرگ و کوچک روند تکاملی زندگی دهها هزار ساله او به دست آمده در هر زمان دستاوردهای شگفتانگیزی برای او فراهم آورده است که پیش از آن حتی فکرش را هم نمیکرد. با توجه به این، امر گمان آنکه اگر چیزی غریب بود، حتماً نشدنی هست چندان محتاطانه و درست نمینماید.
تاریخ کتابی است با فهرستی بیپایان از پیروزی بر چیزهایی که روزگاری بشر آنها را ناممکن میانگاشت. روزگاری بود که بسیاری از مردم مسافرت به فراسوی زمین را نشدنی میپنداشتند. نیاکان نه چندان دورتر آن مردم هم، درباره ماشینهای پرنده چنین پنداری داشتند. اما آیا آن پندارها، امروزه صادقاند؟ البته نه.
اما امروزاندیشه مسافرت در زمان و گذشتن از مرزهای آن از همان دستاندیشههایی است که نشدنی مینماید و پاسخی برای استدلالهای مخالف آن در دست نیست. مسافرت در زمان سفری است که بشر هر دوره را به صورتی واقعی به پیش رفتن در تاریخ نیامده و رسیدن به سدههای آینده یا پس رفتن در تاریخ و بازگشتن به سدههای گذشته توانا سازد. اگر چه این کاری است که به هیچ رو با عقل ما جور در نمیآید، آیا، میتوان قاطعانه گفت که مسافرت در زمان برای همیشه ناممکن خواهد ماند؟
در ۱۸۸۰، توان اتمی چیزی دست نایافتنی مینمود. در آن روزگار هیچ مدرک و نظریهای نبود که حتی برایاندیشیدن در این باره پایهای به دست دهد و در کتابها و گزارشهای علمی آن زمان هم به اینکه کسی چنین کرده باشد اشارهای نشده است. اما بسیاری از مردم سده کنونی تنها با زدن کلید چرغ برق، توان اتمی را در
خانههایشان به کار گرفتند. با این همه، ازمیان مردمی که در ۱۸۸۰ میزیستند یعنی همان مرد میکه هرگز حتی فکر دست یافتن به انرژیای چنین عظیم از شکستن و شکافتن ذرهای چنان کوچک نیز به مخیلهشان خطور نمیکرد – کسان بسیاری هم بودند که چندان عمر کنند که در طول سالهای بعدی زندگانیشان، خود، از بهکار برندگان توان اتمی باشند
آیا در میان مرد میکه امروزه زندگی میکنند نیز هستند کسانی که روزی ماشین زمان را به کار گیرند و به مسافرت در زمان بروند؟ آنچه ما امروز میتوانیم بکنیم، تنهااندیشه پردازی در این باره است.
اما ریشههای نخستین ایناندیشه پردازی در کجاست؟ در واقع باید گفت تنها پس از پیشرفت در خور در زمینه علم بود که نویسندگان خیالپردازی که از مسألههای علمی آگاهی داشتند و یا دانشمندانی که از قریحه ادبی آفرینشگری برخوردار بودند توانستند داستانهای خیالی علمی، به تعبیر درست و کامل آن را بیافرینند، و برای همین با توجه به زمان آغاز جهشهای علمی بشر – که میتوان آن را سده نوزدهم میلادی انگاشت – ریشه داستانهای خیالی علمی، به تعبیر درست و کاملش را نیز باید در سده نوزدهم جستجو کرد.
با همه اینها شاید بتوان برخی عناصر داستانهای خیالی علمی را در سرتاسر ادبیات، بویژه در اسطورهها افسانهها و داستانهای پریان نیز جستجو کرد. ممکن است بگویند که تا پیش از کشفهای علمی گالیله که در ۱۶۴۲ درگذشت، هیچگونه داستان خیالی علمی، وجود نداشته است بر این پایه افسانه تاریخ کمدی کشورها و امپراتوریهای کره ماه (۱۶۵۷) ، کار سیرانو دو برژراک (۱۶۱۹ – ۱۶۵۵) را نخستین داستان خیالی علمی در زمینه سفرهای فضایی میدانند. در این داستان حتی توان موشکی نیز مطرح شده است. اما، میتوان در زمانهایی بسیار پیش از گسترش دانش بشر نیز تلاشهایی – اگر چه خام – را در این زمینه ردیابی کرد لیوشن، هجونویس خوش قریحه سده دوم میلادی، یونان (زاده ساموساتا، در سوریه)، در رمان طنزآمیزی به نام به سوی تاریخ به توصیف موجودات کره ماه پرداخته بود. یوهان کپلر ستارهشناس (۱۵۷۱ – (۱۶۳۰، اثری به نام سومینوم نوشت که قهرمان ماجرای آن در کره ماه با موجوداتی مار مانند روبه رو میشد.
از آنجا که خیالی علمی، تنها یک است، همانگونه که پیشتر اشاره شد در بسیاری از موارد چندان روشنگر نبوده است. معمولاً داستانهایی را خیالی علمی مینامند که نویسنده در آنها تخیلاتش را تا آنجا که از توان علمی خودش بر میآید، با قوانین طبیعی در میآمیزد اما برخی بر آناند که حتی اودیسه اثر هومر شاعر یونانی پیش از میلاد) که) زمان زندگانیش را از ۸۵۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح نیز یاد کردهاند، را نیز میتوان در این زمره آنگاشت.
بنابراین، نظر اودیسه هومر را باید نخستین داستان خیالی، علمی در دورانی دانست که در آن هیچ علمی به معنای ابتداییاش نیز در میان نبود. آنها که اودیسه را نیز اثری خیالی علمی میدانند بر آناند که اگر چه افسانهای که در آن، غولها پریهای دریایی با تنی نیم پرنده و نیم زن مردان تبدیل شده به خوک و پادرمیانی کردن خدایان مطرح میشوند به دید ما تخیلی میآیند، برای مخاطبین هومر چنین نبوده است بلکه خدایان، پریهای دریایی و آدمهای خوک شکل برای آنها عین واقعیت بودهاند.
به هر حال اینکه میتوان رزمنامه هومر یا حتى افسانه تخیلی سیرانو و دیگر آثاری از این دست را خیالی علمی خواند یا نه، بحثی طولانی است آنچه مسلم است آن است که تنها از نزدیک به صد سال پیش به این سو بوده است که داستان خیالی علمی صورت یک شکل هنری مشخص را به خود گرفته است. با این همه شاید برای بیان حق مطلب، درست آن باشد که بگوییم در رشد و تکامل داستان خیالی علمی تا به میزان امروزیش نویسندگان کهن و نوین، بسیاری از زمانهای پیشین تاکنون نقش داشتهاند.
منبع: ویژه نامه علمی تخیلی مجله دانشمند – سال ۱۳۶۸